کامیار جولایی؛ مصطفی عاصی
دوره 10، شماره 37 ، شهریور 1393، ، صفحه 21-36
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی استعارههای مفهومی جهتی در پیکرهای نمونه از زبان فارسی است. در این پژوهش تلاش میشود تا با بهرهگیری از پایگاه دادههای زبان فارسی، پیکرهای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونهگیری و استعارههای مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. سپس این استعارهها بر ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی استعارههای مفهومی جهتی در پیکرهای نمونه از زبان فارسی است. در این پژوهش تلاش میشود تا با بهرهگیری از پایگاه دادههای زبان فارسی، پیکرهای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونهگیری و استعارههای مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. سپس این استعارهها بر اساس طبقهبندی لیکاف و جانسون(1980)، در قالب استعارههای «ساختاری»، «هستیشناختی»، «جهتی» و نیز طبقهای از استعارههای مفهومی که لیکاف و ترنر(1989)، تحت عنوان «استعارههای تصویری» معرفی کردند، دستهبندی میشود. در گام بعدی استعارههای جهتی موجود در پیکره استخراج و بسامد هر یک از نامنگاشتها و حوزههای مبدأ تعیین میشود. تلاش بر این است تا پربسامدترین حوزههای مبدأ در طبقه استعارههای جهتی تعیین و مشخص شود که فارسی زبانان در این طبقه از استعارهها بیشتر از چه حوزههای مبدأیی برای بیان مفاهیم انتزاعی بهره میبرند. به عنوان نمونه مفاهیم انتزاعی نظیر کمیت، مواجه شدن و یا تسلط به واسطه جهاتی از فضا و مکان نظیر «بالا و پایین»، «روبرو و پشت» و یا «زیر و رو» درک میشوند. در خلال پژوهش، نگارندگان به دلیل بهرهگیری از پیکره دریافتند که طبقهبندی لیکاف و جانسون(1980) از انواع استعارههای مفهومی، ملاک دقیقی برای محک یافتهها در پژوهش پیکرهمدار نیست و همچنین یافتههای پیکرهای در زبان فارسی در مواردی اصل یکسویگی در نظریه استعاره مفهومی را نقض میکند.