هدف از این نوشتار بررسی عنصر زبان در مجموعه طنز شبهای برره است. در این مقاله با استفاده از مفاهیم چندصدایی( هتروگلاسیا) و کارناوال میخاییل باختین و با تأسی به آن به مثابه نظریه و روش، زبان استعاری این مجموعه، مؤلفههای زبانی و ناسازههای گفتمانی آن و نحوه دیالوگ و تعامل ذهنیت با زبان آنها تحلیل میشود. در نهایت تفسیر مقاله از ...
بیشتر
هدف از این نوشتار بررسی عنصر زبان در مجموعه طنز شبهای برره است. در این مقاله با استفاده از مفاهیم چندصدایی( هتروگلاسیا) و کارناوال میخاییل باختین و با تأسی به آن به مثابه نظریه و روش، زبان استعاری این مجموعه، مؤلفههای زبانی و ناسازههای گفتمانی آن و نحوه دیالوگ و تعامل ذهنیت با زبان آنها تحلیل میشود. در نهایت تفسیر مقاله از زبان طنز شبهای برره به این ایده میرسد که متأثر از دیدگاه باختین میتوان دو نگاه درونی و بیرونی به زبان طنز شبهای برره داشت. از دیدگاه درونی، زبان و سوژه رابطهای دو سویه دارد. همانگونه که زبان سوژه را میسازد، برای بررسی زبان نیز به زمینه آن که همان سوژه است نظر داریم. بنابر این کردارهای زبانی سوژه میتواند با توجه به خود او منطقی یا غیرمنطقی؛ محدود یا گسترده باشد. در اینجا تقابل بین زبان کیانوش (زبان معیار) و زبان بررهایها (زبان غیرمعیار) برجسته میشود و در کل متن میتوان نوع زبان بررهایها را در مقایسه با دیگران، یعنی زبان کیانوش، ارزیابی کرد. از دیدگاه بیرونی استعاری بودن زبان برره برجسته میشود. استفاده کارناوالی کارگردان مجموعه طنز شبهای برره از زبانی خاص در بافتی ناسازگار با زبان رسمی منجر به تولید نوعی زبان نقیضه میشود که از طریق آن از شیوه بیان و تفکر مسلط فراتر می رود.